شرایط اشتغال جهانی وخیم است و چشمانداز آتی آن وخیمتر.
نرخ بیکاری جوانان در بسیاری از مناطق جهان به عنوان محرک بالقوه برای بیثباتی اجتماعی شناخته شده است.
در ایران نیز پس از دههها تکیه بر منابع طبیعی، و به ویژه نفت برای ایجاد رشد اقتصادی، شواهدی از کاهش شکاف توسعه بین اقتصاد ایران و کشورهای توسعهیافته دیده نمیشود.
کاهش این شکاف و حل معضل بیکاری بهویژه بیکاری دانشآموختگان، مستلزم جایگزینی منابع طبیعی با دانش و شکلگیری اقتصاد دانشبنیان است؛ اقتصادی که به طور مستقیم بر تولید، توزیع و استفاده از دانش و اطلاعات متکی است. مدل اقتصاد دانشبنیان، با شاخصههایی همچون تغییر شدید فناوری در بخشهای مختلف کسبوکار و جریان سریعتر اطلاعات و ارتباطات مشخص میشود، که به نوبه خود تغییرات راهبردی قابل توجهی در بازار در پی خواهد داشت؛ به بیان دیگر، نیاز مصرفکنندگان، رابطه بین شرکتها، رقبا، و تامینکنندگان و به طور کلی ساختار و عملیات بازار تغییر مییابد.
در واقع با ظهور دانش به عنوان یکی از عوامل تولید، تاثیر بزرگی بر منابع داخلی سازمان ایجاد شده و دانش به مزیت رقابتی و پایه اصلی خلق ثروت در سازمانها بدل شده است.
اگر تغییرات مداوم را جزو ویژگیهای ذاتی اقتصاد دانشبنیان بپذیریم، انعطافپذیری و چابکی، مولفه اصلی شرکتها خواهد بود؛ دو ویژگی اساسیای که در شرکتهای بزرگ به ندرت دیده میشود. لذا میتوان نتیجه گرفت موتور محرک اقتصاد دانشبنیان شرکتهای کوچک و نوپایی است که نوآوری مبتنی بر دانش، فناوری، یا خدمت، ویژگی آنها است. اما این شرکتها به اقتضای نورسبودنشان آسیبپذیری زیادی برای ادامه حیات دارند. منابع مالی محدود؛ فقدان تجربه در تشکیل تیم و انجام کار تیمی؛ ناتوانی در جذب منابع انسانی مناسب؛ عدم آگاهی و یا درک نادرست از فرصتهای کسبوکار و در مجموع فقدان دانش و تجربه در امر شرکتداری تهدیدکنندههای حیات این شرکتها به شمار میروند.
در طی چند سال گذشته، گسترهای از مراکز رشد برای پاسخگویی به نیاز این شرکتها، با حمایتهای دولتی، به ویژه دانشگاهها ارائه شدهاند. اما ایرادی که به این راهکار وارد میشود همان دولتی بودن این ساختار و نبود اشتراک منافع با شرکتهای نوپای مستقر در آن است؛ از آن رو که بخش اجرایی و ستادی مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری خود معمولا فاقد تجربه راهاندازی کسبوکار نوپا بوده و درکی از شرایط حاکم بر این فعالیت ندارند. راهکاری که هماکنون مورد توجه قرار گرفته است؛ ایجاد شرکتهای شتابدهنده کسبوکار است.
شرکتهای شتابدهنده در سال 2005 و پس از ترکیدن حباب داتکام در دره سیلیکون، زادگاه بسیاری از شرکتهای دانشبنیان جهانی با هدف تحریک و تقویت کارآفرینی زاده شدند. این شرکتها افزون بر نقش متعارفشان، تبدیل به گره اصلی ارتباطی در شبکه سرمایهگذاران، بازار، دولت، صنایع (بهویژه صنایع بزرگ)، و دانشگاهها شدهاند. از شتابدهندههای معروف در عرصه جهانی میتوان به وای-کامبینیتور در آمریکا اشاره نمود. این شتابدهنده توسط پاول گراهام در سال 2005 در کمبریج ماساچوست تاسیس شد، اما در دره سیلیکون توسعه یافت. شتابدهنده دوم (تکاستارز) در سال 2007 با هدف ترویج و توسعه اقتصاد محلی در بولدر کلرادو تاسیس شد. این دو شتابدهنده به سرعت به الهامبخش صدها شتابدهنده در سرتاسر جهان و الگویی برای پیروی تبدیل شدند. هماکنون آمار، رقمی بالغ بر تاسیس 2000 شتابدهنده را در سراسر جهان نشان میدهد. در تهران نیز تعدادی شتابدهنده نوپا چندسالی است فعالیت خود را آغاز نمودهاند.
شتابدهندههای کسب و کار مشتقگرفته از بسیاری ویژگیهای مراکز رشد فعال در پارکهای علم و فناوری هستند و به نوعی میتوان آنها را مراکز رشد کسبوکار خصوصی دانست، اما ماهیتا با مراکز رشد در پارکهای علم و فناوری متفاوتاند:
نخست آنکه شتابدهندهها خصوصی هستند (برخلاف مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری که در ایران زیر نظر دانشگاهها اداره میشوند)؛
دوم، شتابدهنده در سهام شرکتهای نوپا شریک شده و لذا با آنها تلاقی منافع پیدا میکنند (در حالی که پارکهای علم و فناوری با شرکتهای نوپا عمدتا نوعی رابطه موجر و مستاجری دارند)؛ و
سوم با هدف ارائه منابع فیزیکی یا خدمات پشتیبانی اداری ایجاد نمیشوند؛ بلکه عمده منابع ارائه شده، دانش، مهارت، ساختاردهی، و شبکهسازی است (در مراکز رشد، هزینههای سربار شرکتهای نوپا با دسترسی و اشتراک هزینههای اداری کاهش مییابد).
شش ویژگی برجسته شرکتهای شتابدهنده برای ارائه خدمات در قالب یک برنامه زمانبندی فشرده بدین شرح است:
در شرکتهای نوپا در قبال دریافت سهام، سرمایهگذاری میکنند؛
دوره فشرده (سه تا شش ماهه) برای آموزش، ایجاد و اداره یک شرکت نوپا ارائه میدهند؛
حضور در برنامه شتاب مستلزم رقابت و موفقیت در نوعی آزمون ورودی است؛
فرایند دوسویه یاددهی-یادگیری بین شرکتهای نوپای حاضر در برنامه شتاب رخ میدهد؛
شتابدهندهها بر تیم بنیانگذار و نه فرد صاحب ایده سرمایهگذاری میکنند؛ و
در پایان برنامه شتاب، شرکتهای نوپا در مرحله اثبات مفهومی یا همان ساخت نمونه اولیه قرار گرفته که آن را برای سرمایهگذاران به نمایش در میآورند.
فضای کسب و کار تغییر کرده و استان فارس نیز با تاسیس پارک علم و فناوری در بیش از یک دهه گذشته، نشان داده که این تغییر را درک نموده و جهتگیری سرمایهگذاری را به سمت ایدههای فناورانه و جدید در قالب شرکتهای نوپا و کوچک تغییر داده است. اما تعداد تجربههای کارآفرینانه شکست خورده به حدی زیاد است که بسیاری از افراد در نتیجه عبرت گرفتن از این شکستها، حتی فکر توسعه یک ایده کارآفرینانه را به خود راه نمیدهند.
دوره عمر کوتاه شرکتهای نوپای دانشبنیان به قدری زیاد است که بانکها (از ترس هدر رفتن منابع مالیشان) از ارائه تسهیلات به این شرکتها ابا دارند (نیمه عمر شرکتهای نوپا نزدیک به 5 سال است. یعنی بیش از 50 درصد شرکتهای نوپا آنقدر زنده نمیمانند که شمع کیک تولد 6 سالگی خود را فوت کنند).
شرکتهایی نیز که ادامه حیات میدهند، اصولا نمیتوانند به اهداف مالی نوشته شده در طرح کسب وکاری خود دست یابند. همه این موارد نشان میدهد که تاسیس پارک علم و فناوری به تنهایی مکان مناسبی برای ایدههای کارآفرینانه و نوآورانه نبوده و تولید ایدههای کارآفرینانه و نوآورانه باکیفیت، هنوز دغدغه و چالش اصلی حوزه کارآفرینی است.
این یادداشت به این نکته اشاره دارد که هماکنون زمان توسعه خدمات و شکلگیری شرکتهای شتابدهنده درون مراکز رشد فرا رسیده است که تسریعکننده شکلگیری شرکتهای نوپا، گسترش کارآفرینی دانشگاه و یاریرسان حل مشکل بیکاری دانشآموختگان داشته باشد. آمار نشان میدهد احتمال بقاء و تداوم رشد شرکتهای نوپای تحت پوشش برنامههای شتابدهنده نسبت به شرکتهای همنوع خارج از برنامه بسیار بیشتر است چنانکه تنها در حدود 30 درصد از شرکتهای تحت پوشش برنامه شتاب به پنج سالگی نمیرسند.
این رقم را حتی اگر ناشی از منافع شتابدهندهها بدانیم (که درگیری خود را با شرکتهای تحت پوشش به منظور حفظ منابع درآمدیشان ادامه میدهند)؛ رقمی چشمگیر بوده که ارزش توجه مسئولین استانی، دانشگاهی، و پارک علم و فناوری شیراز را دارد. آنچه مشخص است ایجاد یک شرکت نوپای شتابدهنده در پارک علم و فناوری شیراز، افزون بر منابع انسانی صاحب دانش و مهارت کسبوکار، قطعا با محدودیتهای مالی دوچندان نسبت به سایر شرکتهای نوپا مواجه است:
تامین مالی اداره امور شرکت شتابدهنده؛ و
منابع مالی دردسترس برای شتابدهی به شرکتهای نوپای دیگر.
بنابراین ایجاد کارگروهی از کارشناسان و مدیران (به منظور ایجاد زیرساخت نرمافزاری موردنیاز برای تسهیل تاسیس این نوع شرکتها؛ دعوت از کارشناسان و شرکتهای باتجربه فعال در این حوزه در تهران به منظور حضور و سرمایهگذاری در شیراز) و ایجاد نمایشگاه دائمی از دستاوردهای شرکتهای نوپا در پارکهای علم و فناوری شیراز (به منظور جذب سرمایهگذاران و نیز همگرایی بین شرکتهای با هسته فناوری مشابه) میتواند در آغاز فعالیت این نوع شرکتها در سطح استان موثر واقع شود.
دکتر امین پژوهش جهرمی
یادداشت فوق در روزنامه توریسم منتشر شده است.
استفاده از مطالب یادداشت فوق در صورت ذکر منبع بلامانع است.
- ۹۵/۰۹/۳۰